تورم به همه آسیب می رساند، به کم درآمدها بیشتر.
عباسی، از خوانندگان این وبلاگ نوشته: "تورم فقرا را فقیرتر و ثروتمندان را ثروتمندتر می کند. آیا این جمله درست است؟"
بله این جمله "تا حدی" درست است. به دلیل ترکیب هزینه ها و درآمدهای افراد با درآمدهای متفاوت.
تورم افزایش سطح عمومی قیمتها است. سبدی از کالا که یک خانوادۀ "نمونه" مصرف می کند را در نظر بگیرید. این سبد از هر کالایی که خانواده مصرف می کند مقداری متناسب با مصرف خانوار دارد. قیمت این کالاها را هم در نظر بگیرید و ارزش سبد را حساب کنید. اگر همین کار را با ثابت نگه داشتن سبد در سال آینده هم بکنید رقم بزرگتری بدست می آورید. رشد ارزش این سبد ثابت ناشی از افزایش قیمت کالاهای داخل آن است. نرخ رشد را حساب کنید تا تورم را بیابید.
تا اینجا به نظر نمی رسد بین فقیر و دارا فرقی باشد، درحالیکه آمار نشان می دهد این تفاوت وجود دارد.
اخیراً مرکز آمار تورم را برای دهکهای هزینه ای منتشر کرده است. نمودار زیر این نرخها را برای سال 1387 و 1388 نشان می دهد. دو نکته به وضوح از این نمودار قابل استخراج است. اول اینکه دهکهای هزینه ای بالا تورم پایینتری را تجربه می کنند و دوم اینکه هر چه تورم بالاتر باشد تفاوت تورم دهکهای هزینه ای بیشتر است. افت تورم با افزایش درآمد در سال 1387 که نرخ متوسط تورم 25.5 درصد بوده به مراتب بیشتر از افت تورم در سال 1388 بود که نرخ تورمی معادل 9.5 درصد داشت.
علت اصلی این تفاوت را باید در ترکیب سبد کالایی که خانواده های دهکهای مختلف مصرف می کنند، جستجو کرد.
ترکیب کالاهایی که خانواده های کم درآمد مصرف می کنند با ترکیب کالاهایی که خانواده های پر درآمد می خرند متفاوت است. خانواده های کم درآمد بیشترین سهم از درآمد خود را برای غذا و اقلام ضروری دیگر می پردازند در حالیکه خانواده های پر درآمد بعد از پرداخت پول مواد غذایی و سایر ضروریات سهم قابل توجهی از درآمدهایشان را به کالاهای سرمایه ای اختصاص می دهند. تورم مواد غذایی غالباً از تورم کالاهای سرمایه ای بیشتر است و این به معنای تورم بالاتر برای افراد کم درآمد است.
نمودار زیر نسبت هزینه های غذا و مواد غذایی از کل هزینه های خانوار را برای دهکهای هزینه ای نشان می دهد.
نمودار زیر نسبت هزینه های سرمایه گذاری از کل هزینه های خانوار را برای دهکهای هزینه ای نشان می دهد.
اما این همۀ داستان نیست. بخش دیگرماجرا در ترکیب مشاغلی است که افراد با درآمدهای متفاوت دارند. تورم، بخصوص تورمهای بالا، برای همۀ افراد جامعه زیانبار است و درآمد همه را کاهش می دهد. اما معمولاً دستمزد بگیران بیشتر از افراد دارای مشاغل آزاد از تورم زیان می بینند چرا که دستمزدها در تورمهای بالا با سرعتی کمتر از تورم بازبینی می شود و افزایش می یابند در حالیکه افراد دارای مشاغل آزاد راحت تر می توانند خود را با تورم تطبیق دهند. مهمتر از آن، در میان مزد بگیران هم شاغلین بخش خصوصی به مراتب در موقعیت ضعیفتری نسبت به مزد بگیران دولت قرار دارند. در شرایط تورمی این شاغلین علاوه بر اینکه نمی توانند چندان برای افزایش دستمزد چانه بزنند، به دلیل افت درآمد صاحب کاران، بیشتر در معرض اخراج قرار می گیرند.
نمودار زیر نشان می دهد که افرادی که شاغل بخش دولتی هستند، در وضعیت درآمدی و هزینه ای بهتری قرار دارند.
در میان صاحبان مشاغل آزاد هم افرادی که دارای سرمایۀ بیشتر هستند بهتر می توانند ریسهای ناشی از تورم را تحمل کنند. داشتن سرمایه و به اصطلاح کارفرما بودن به معنای داشتن سرمایه و کارگر است. داشتن سرمایه فرد را قادر می سازد که نوسانات قیمتی را با افزایش موجودی انبار تا حدی خنثی کند. همچنین در شرایط تورمی کارفرماها بخشی از نوسانات را به کارگران منتقل می کنند. چنین امکانی برای افرادی که دارای کسب و کارهای فردی هستند محدود تر است. نمودار زیر نشان می دهد که کارفرما بودن در مشاغل غیر کشاورزی در میان افراد ثروتمند تر بیشتر است تا افراد کم درآمد. افراد کم درآمد اگر هم صاحب شغل آزاد باشند، مشاغل کوچک و محدود است به طوری که کارفرما محسوب نمی شوند.
به طور خلاصه وقتی شرایط تورمی در اقتصاد حاکم است، افراد کم درآمد هم هزینه های بیشتری را می پردازند و هم افزایش درآمدشان کمتر است. برای همین است که افراد کم درآمد فقیرتر می شوند.
آنچه سبب شد در ابتدای نوشته بگویم ادعای فوق "تا حدی" درست است، این است که تورمهای بالا معمولاً شرایط را برای همۀ افراد جامعه بدتر می کند. ممکن است افراد معدودی در شرایط تورمی به ثروتهای بزرگی دست یابند، ولی این اتفاق محدود است. به طور عمومی تورم بالا شرایط را برای فعالیتهای اقتصادی مشکل می کند و جامعه را فقیر می کند. صد البته بازندگان اصلی کم درآمدترین افراد جامعه اند.
یه چیزی که حالا فراتر از خود بحث برام جالب بود نمودار مربوط به افراد شاغل در بخش دولتی و خصوصی بود، با این چیزی که اینور اونور گفته میشه کاملا متفاوت هست.
مسئله بعدی اینه که اون طور که من از تو وبلاگ ها و اینها خوندم عامل اصلی تورم افزایش حجم پول هست.اگه این افزایش به طور متناسب با دهک افراد تو جامعه پخش بشه تورم هیچ تاثیری تو جامعه نمیزاره.اما اونطور که شما نوشتید تورم باعث میشه وضع تمام دهک ها بد تر بشه و این یعنی این افزایش حجم پول فقط در اختیار عده خیلی خیلی معدودی قرار میگیره(که باعث بهبود وضعیت تو هیچ دهکی نمیشه) این موضوع اگرچه غیر ممکن نیست ولی خیلی بعید به نظر میرسه.اینطور نیست؟