آی - آر - پی - دی آنلاین

پایگاه مجازی مؤسسۀ عالی پژوهش در برنامه ریزی و توسعه

آی - آر - پی - دی آنلاین

پایگاه مجازی مؤسسۀ عالی پژوهش در برنامه ریزی و توسعه

آی - آر - پی - دی آنلاین

آی-آر-پی-دی آنلاین وبلاگی است برای ارائۀ مباحث اقتصادی، با تمرکز بر اقتصاد ایران.
این وبلاگ را من، حسین عباسی، فارغ التحصیل دورۀ دوم مؤسسۀ عالی پژوهش در برنامه ریزی و توسعه (IRPD) و عضو هیأت علمی آن در سالهای 1377 تا 1381 تاسیس کرده ام برای زنده نگاه داشتن نام آن مؤسسه.
این وبلاگ مشابه وبلاگ من به آدرس irpdonline.com است و برای خوانندگان در ایران طراحی شده است.
برای تماس با من به آدرس irpdonline-at-gmail-dot-com ایمیل بفرستید.

بایگانی

۲ مطلب در مهر ۱۳۹۴ ثبت شده است

اقتصاد و انتقادات اقتصاددانان

شنبه, ۱۱ مهر ۱۳۹۴، ۰۶:۳۵ ب.ظ

دنی رادریک اخیراً در مطلبی به انتقادات اقتصادانان از اقتصاد پاسخ داده است. به دعوت تجارت فردا مطلبی کوتاه در این مورد نوشتم که در شمارۀ 148 منتشر شد. در زیر این مطلب را می خوانید.

اینکه وقتی بحرانی رخ بدهد، افراد همدیگر را مقصر بدانند، و سعی کنند بحران را تقصیر دیگران بیاندازند، چندان عجیب نیست. این مسئله وقتی بحران اقتصادی 2008 اتفاق افتاد بروز کرد. اقتصاددانانی با نگرشهای متفاوت سعی کردند نگرش دیگران به اقتصاد را مسبب ناتوانی در پیش بینی بحران و رفع سریع آن نشان دهند. برخی از اقتصاددانان انتقادها را از حوزۀ بحران فراتر بردند و علم اقتصاد را زیر تیغ انتقاد گرفتند. گسترۀ انتقادها از فروضی که در مدلها استفاده میشوند، مانند فرض عقلایی بودن آدمیان، تا تکیۀ بیش از حد بر مدلهای ریاضی را شامل میشوند. خلاصۀ انتقادها این است که ربط آنچه به عنوان علم اقتصاد تولید میشود با جهان واقع ضعیف شده است و در نتیجه این علم کارآیی خود را از دست داده است.

پیش از پرداختن به این انتقادها بگذارید تکلیف دو سؤال اساسی را روشن کنیم. نخست، آیا اقتصاد به آن درجه از پختگی که انتظار داریم رسیده است؟ پاسخ منفی است. اقتصاددانان هنوز بر سر برخی مسائل اساسی از قبیل فروض رفتاری اختلافات عمیقی دارند. توضیحات ارائه شده برای وقایع مشاهده شده در دنیای واقع گسترۀ وسیع و گاهی متضاد را شامل می شود. دوم، آیا این اختلافات به معنی بیفایده بودن اقتصاد است. پاسخ باز هم منفی است. اقتصاددانان با همۀ اختلافاتشان توانستهاند در شناسایی مشکلات جوامع موفقیتهای قابل توجهی کسب کنند و برای برخی از مشکلات راهحلهای مؤثری ارائه کنند. مشهورترین مثال موفقیت اقتصاد کنترل تورم است که در دهههای هفتاد و هشتاد میلادی معضلی بزرگ بود و الان مسئلهای حل شده محسوب میشود. دقیقاً به دلیل همین دو ویژگی است که دنی رادریک، نویسندۀ مقالۀ اخیر در مورد اختلافات اقتصاددانان، معتقد است اقتصاد بر مبنای تنوع مدلها است که می تواند مفید باشد. مدلی که در یک شرایط مکانی و زمانی مفید است میتواند در شرایط مکانی و زمانی دیگر کاملاً بیفایده باشد. در نتیجه، انتخاب مدل و تطبیق آن با شرایط جزء جدا نشدنی تحلیل اقتصادی است.

مهمترین انتقاد وارده به اقتصاد در محافل دانشگاهی مشهور به فروض مدلها برمیگردد. به عنوان نمونه، اینکه شما فرض کنید آدمیان به طور متوسط عقلایی رفتار میکنند، به این معنی که به طور اجمال از هزینهها و منافع رفتارهای خود آگاهی کافی دارند، محل بحث است. مدلهایی که این فرض را در مرکز تحلیل میگذارند به نتایجی متفاوت از مدلهایی میرسند که فرض می کنند آدمیان به طور سیستماتیک خطا میکنند. در حال حاضر هیچیک از این دو گروه نتوانسته با ارائۀ دلایل اقناع کننده گروه دیگر را از دور خارج کند. هر دو گروه به اندازۀ کافی شواهد مؤید ارائه می کنند و هر دو گروه توانستهاند بخشی از اتفاقات دنیای واقع، والبته نه تمامی آن را توضیح دهند. آنچه مهم است این است که هر دو گروه به الزامات بحث که همانا دقت و شفافیت در ارائۀ مدل و جستجو برای یافتن شواهد تجربی متعهدند. دقیقاً به همین دلیل است که دنی رادریک هم چنین بحثهایی را مفید و برای پیشرفت علم اقتصاد لازم می داند. چنین انتقادی در مورد مباحث مطرح شده در محافل آکادمیک ایران چندان موردی ندارد، چرا که این مباحث با مدل سازی به معنای رایج آن در دانشگاههای بزرگ دنیا فاصلۀ زیادی دارد.

انتقاد دیگر، حجم استفاده از ریاضیات در مدلها است. بسیاری از اقتصاددانان سرشناس چنین انتقادی را تا حدی وارد میدانند. استفاده از ریاضیات تا آنجا میتواند مفید باشد که به رساندن مطلب کمک کند. اتفاقی که گاهی برای اقتصاددانان جوانتر میافتد این است که غرق ریاضیات پیچیده میشوند و آن را مهمترین بخش تحقیقات اقتصادی میدانند. چنین نگرشی است که سبب میشود، همانگونه که در نوشتۀ رادریک اشاره شده است، نقش ریاضیات از روشنتر کردن بحث به نامفهومتر کردن آن تغییر کند. ریاضیات تا آنجا میتواند مفید باشد که سبب شود فروض و نتایج و ارتباط این دو در نهایت شفافیت و با حداقل زحمت به خواننده منتقل شود. اگر بنا باشد خوانندۀ حرفهای اقتصاد ساعتها درگیر ریاضیات شود و نتواند از درون پیچیدگیهای آن راهی به مدل و الزامات و نتایج آن پیدا کند، میتوان آن را ریاضیات مخل نامید.

ترجمۀ چنین انتقادی به مباحث اقتصادی مطرح شده در ایران بیش از آنکه به ریاضیات استفاده شده مربوط باشد، به استفاده از روشهای اقتصادسنجی و آماری برمیگردد. منتقدین استفاده از ریاضیات بیشتر افرادی هستند که نه استفاده از هر سطحی از مدل رسمی، مستقل از قدرت توضیح دهندگی مدل، را بر میتابند و نه استفاده از روشهای اقتصاد سنجی را درست می دانند. چنین نگرشی دقت و شفافیت را که لازمۀ بحث علمی است، از اقتصاد خارج میکند. ریاضیات، آنهم ریاضیات پیشرفته، و مدلهای آماری پیشرفته به اندازۀ کافی کارآیی خود را در کمک به پیشرفت مباحث اقتصادی نشان دادهاند که خود را از آنها مستغنی ندانیم. علم اقتصاد بدون استفاده از ریاضیات و آمار راه به جایی نمیبرد. خوشبختانه در سالهای اخیر، گسترش اینترنت این امکان را فراهم کرده که پژوهشگران جوان بتوانند با تحقیقات اقتصادی به روز آشنا شوند و خود سره را از ناسره تشخیص دهند.

سؤال نهایی: چه موقع باید مشکوک شویم که اقتصاد دارد از مسیر منحرف میشود؟ پاسخ این است که اقتصاد علم است. اگر دیدیم روش علمی در اقتصاد دارد به حاشیه میرود و جای خود را به عبارات و گزاره هایی میدهد که برای تهییج عموم ممکن است خوب باشند، ولی نمیتوان از آنها گزارههای قابل آزمون بیرون آورد، باید به عملکرد خود مشکوک شویم. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ مهر ۹۴ ، ۱۸:۳۵
حسین عباسی

پیامدهای استراتژی گاز مجانی

سه شنبه, ۷ مهر ۱۳۹۴، ۰۷:۴۷ ب.ظ

مطلب زیر نسخۀ شسته رفتۀ نوشته ام در مورد پیشنهاد مطرح شده در روزنامۀ دنیای اقتصاد است که می گوید می توان با ارائۀ گاز ارزان، به قیمت صفر، سرمایه گذاری جلب کرد. این مطلب در روزنامۀ دنیای اقتصاد دوشنبه منتشر شد. 

دنیای اقتصاد شنبه چهاردهم شهریور موضوعی بسیار مهم را به بحث گذاشت: چگونگی استفاده از منابع عظیم گازی ایران. نظریه ای که توسط یکی از کارشناسان در این بحث مطرح شد و محور اصلی گفت و گوی کارشناسان را شکل داد را می توان در عبارات زیر خلاصه کرد.

منابع گاز ایران طبق برآوردهای موجود بزرگترین منابع گازی است که در دنیا وجود دارد. این منابع حتی در صورت افزایش چند برابری تولید و مصرف هم بیش از صد سال دوام خواهد داشت. از سوی دیگر، گاز سوختی است که صادرات آن به سادگی نفت ممکن نیست. در نتیجه مصرف محلی آن از نظر اقتصادی به صرفه تر است. راه‌کار پیشنهادی برای استفاده از منابع گاز این است که آن را برای مدت پانزده سال با قیمت صفر به سرمایه‌گذارانی بدهیم که می‌خواهند در صنعت پتروشیمی ایران وارد شوند و سرمایه‌گذاری کنند. صنعت پتروشیمی به واسطۀ ارزش افزودۀ بالایی که دارد بهترین گزینه است. نتیجۀ انجام این راه‌کار ایجاد اشتغال است. دولت هم می تواند با اخذ مالیات درآمد کسب کند.

بنیان‌ نظریۀ ارائه شده درست است و رفتار کشورهای دارای گاز تایید کنندۀ این نکته است که استفاده از گاز ارزان در پیش‌برد اقتصاد قابل دفاع است. برخی جنبه‌های دیگر بازارهای انرژی، که در این گفت‌و‌گو ذکر نشد، هم مؤید درستی نگاه به گاز به عنوان یکی از موتورهای افزایش رشد تولید و اشتغال است. مهمترین این جنبه‌ها امکان جایگزین شدن سوخت‌های فسیلی با انرژی‌های جایگزین در میان مدت، مثلاً در چند دهه، است. بازار انرژی جهانی هنوز حول محور نفت و گاز می‌چرخد و احتمالاً در آیندۀ نزدیک این روند ادامه خواهد داشت. ولی انقلابهای تکنولوژیکی می‌توانند روندها را به‌کلی عوض کنند. اگر مهندسان بتوانند تحول بزرگی در تولید برق از نور خورشید یا امواج دریا یا سایر منابع هنوز ناشناخته ایجاد کنند و آنرا چندین مرتبه سریع‌تر، ارزان‌تر، و قابل دسترس‌تر کنند؛ اگر بتوانند تولید انرژی هسته‌ای در ابعاد کوچک را ممکن و ایمن کنند؛ اگر بتوانند الکتریسیته را به کارآمدی امواج مخابراتی ارسال و دریافت کنند؛ اگر بتوانند به روشی ارزان‌تر و در ابعادی بزرگ‌تر از گیاهان سوخت مایع بدست بیاورند؛ و ده‌ها اگر دیگر، نفت و گاز اهمیت خود را در بازار انرژی از دست خواهد داد و به سرنوشت ذغال سنگ دچار خواهد شد که با ورود نفت اهمیت خود را از دست داد.

این نظریه البته نیاز به بحث بسیار دارد تا بتوان آن را به عنوان استراتژی توسعه پذیرفت. در این نوشته به یکی از آنها اشاره می‌کنم و آن قیمت صفر برای گاز است. از دید نظریه‌های اقتصادی قیمت صفر تقاضای بی‌نهایت می‌آورد، آن هم نه تقاضا فقط برای کارهای مولد، بلکه تقاضا برای فعالیتهای بی‌ارزش. علت آن هم در هم‌ترین نقش قیمت نهفته است. قیمت به طور خودکار تقاضا از سوی افراد را بر حسب کارآمدی از هم جدا می کند. قیمت بالا سبب می شود که فقط افرادی که می‌توانند از آن کالا استفاده‌های بسیار مولد داشته باشند، آن را بخرند. با پایین آمدن قیمت، فعالیت‌های کمتر مولد هم توجیه پذیر می‌شوند. وقتی قیمت کالایی را صفر کنیم می‌توان آن را در هر فعالیتی به کار گرفت. ترجمۀ این نظریه به عمل تبدیل می‌شود به اتلاف گاز تا جایی که ممکن است. تصور کنید کارخانه‌های عظیمی که در زمستان کوره‌های عظیم گازی را برای گرم کردن ساختمان روشن می‌کنند و برای تعدیل هوا تمامی پنجره‌ها را باز می‌کنند. تصور کنید ماشین‌‌آلات کهنه‌ای را که از انبارهای شرکتها بیرون کشیده می‌شوند تا برای مدتی از مزایای گاز مجانی استفاده کنند. و تصور کنید فرایندهای تولیدی را که باز نگری می‌شوند تا کارگر و دانش را با گاز مجانی جایگزین کنند. با توجه به ساختار قطعه قطعه شدۀ تولید در دنیای امروز، می‌توان به سادگی تصور کرد که شرکتها فقط بخشهایی از فعالیت‌هایشان را وارد ایران کنند که نیاز به انرژی دارد. بخش‌های دانش محور همچنان در کشورهایی می‌ماند که محیط دوستانه‌تری برای کسب و کار دارند.

در نتیجه آنچه اتفاق می افتد این نیست که مدرنترین تکنولوژی وارد کشور شود. مدیران و سرمایه‌گذاران با دقت از این مزیت استفاده می‌کنند و فعالیت‌هایی را آغاز می‌کنند که در اولاً حداقل زمان ممکن به بهره‌برداری برسند، یعنی فعالیتهای ساده و کوچک، و ثانیاً بشود با حداقل زیان آن را برچید و رفت. به عبارت دیگر، نوع فعالیت‌هایی که در این سیاست جذب می‌شوند به هیچ وجه آنهایی نیستند که انتظار داریم. پتروشیمی‌های بزرگ قطعاً در این مجموعه نخواهند بود.

اولین نتیجۀ تقاضای بی‌نهایت برای گاز فشار بر دولت در افزایش تولید گاز است. منابع عظیمی باید برای تولید گاز مصرف شود که با وضع مالی دولت در آیندۀ نزدیک هیچ نسبتی ندارد. دوم، همانگونه که دکتر غنی نژاد، از شرکت کنندگان در بحث، به درستی اشاره کرد، فشار عظیمی از سوی سایر مصرف کنندگان گاز بر دولت وارد خواهد آمد که تبعیض قیمتی را پایان دهد. این عامل کمبودها را تشدید خواهد کرد. هر گونه تاخیر در گاز رسانی یا قطع گاز مثلاً به این دلیل که زمستان است و شهرها نیاز به گاز دارند، عملاً قاتل هر گونه همکاری با شرکتهای جهانی است.

به این دو عامل بیافزایید آلودگی هوای ایجاد شده و فشار سیاسی جهانی بر ایران در جهت کاهش تولید گازهای گلخانه‌ای و رعایت ملاحظات محیط زیستی که به طور روزافزونی در حال افزایش است.

تجربۀ مذاکرات نا موفق ایران با شرکت شل و دهها تجربۀ دیگر نشان می دهد که همکاری‌ با شرکت‌های خارجی پیش از هر عامل دیگر به شفاف بودن و قابل پیش بینی بودن رفتار ایران بر می‌گردد. اگر شرکت‌ها احتمالی، هر چند ضعیف، بدهند که دولت ممکن است نرخ گاز یا مالیات را تحت تاثیر تحولات سیاسی تغییر دهد، به هیچ وجه حاضر به حضور در ایران نخواهند بود.

این همه به معنای قیمت گذاری مناسب برای جذب سرمایه گذاری نیست. شرکت کنندگان در بحث به درستی می دانند که می‌شود از مزیت گاز ارزانتر از همسایه‌ها استفاده های فراوانی برد. این سیاست با توجه به ویژگی‌های بازار گاز شاید یکی از بهترین گزینه‌هایی باشد که کشور در حال حاضر در اختیار دارد. گاز ارزان، و نه مجانی، فقط یک بخش، و شاید ساده‌ترین بخش، از مجموعه عواملی است که برای جذب سرمایه بدان نیاز داریم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ مهر ۹۴ ، ۱۹:۴۷
حسین عباسی