آی - آر - پی - دی آنلاین

پایگاه مجازی مؤسسۀ عالی پژوهش در برنامه ریزی و توسعه

آی - آر - پی - دی آنلاین

پایگاه مجازی مؤسسۀ عالی پژوهش در برنامه ریزی و توسعه

آی - آر - پی - دی آنلاین

آی-آر-پی-دی آنلاین وبلاگی است برای ارائۀ مباحث اقتصادی، با تمرکز بر اقتصاد ایران.
این وبلاگ را من، حسین عباسی، فارغ التحصیل دورۀ دوم مؤسسۀ عالی پژوهش در برنامه ریزی و توسعه (IRPD) و عضو هیأت علمی آن در سالهای 1377 تا 1381 تاسیس کرده ام برای زنده نگاه داشتن نام آن مؤسسه.
این وبلاگ مشابه وبلاگ من به آدرس irpdonline.com است و برای خوانندگان در ایران طراحی شده است.
برای تماس با من به آدرس irpdonline-at-gmail-dot-com ایمیل بفرستید.

بایگانی

۶ مطلب در فروردين ۱۳۸۹ ثبت شده است

معرفی کتاب: اقتصاد سنجی کم خطر - محمد کریمی

سه شنبه, ۳۱ فروردين ۱۳۸۹، ۰۶:۵۰ ب.ظ
[پیش نویس: محمد خان کریمی قبلاً هم لطفش را مشمول حال ما فرموده بود با ارسال رساله ای. گفته بودم که محمد خان سخت پیگیر است اقتصاد را علی العموم و اقتصاد ایران را علی الخصوص. رسالۀ جدید محمد خان، از نوع علی العمومش، معرفی کتابی است بس ارزشمند تحت عنوان "اقتصادسنجی کم خطر (Mostly Harmless Econometrics)" ما چند فصلش را با هم خواندیم و محظوظ شدیم فراوان. شما هم بخوانیدش و بهره ها ببرید. ما دستبردی نداشتیم در رسالۀ مرقومۀ محمد خان الّا تغییر چند کلمۀ ناقابل و افزودن تعداد معتنابهی تشدید. عزتت مستزاد باد حسن خان!]
دنیای اقتصادسنجی دائما در حال گسترش است. روشهای اقتصادسنجی نیز بسیار پیشرفته تر شده اند. با وجود این، منوی جدید روش های اقتصادسنجی حتی برای کسانی که مهارت فراوانی در کار با اعداد دارند، مغشوش و گیج کننده به نظر میرسد. خوش بختانه تمامی اقلام این منو به یک اندازه مهم و ارزشمند نیستند؛ چرا که برخی از اقلام عجیب و غریب این منو به نحوی غیره ضروری پیچیده بوده و حتا "خطرناک" اند. افزون بر این، روش های اساسی  اقتصادسنجی کاربردی (applied econometrics) عمدتا  بدون تغییر مانده اند. البته تفسیر این ابزارهای اساسی دقیق تر شده است. کتاب اقتصادسنجی کم خطر که نویسندگانش (Angrist & Pischke) آن را یک کتاب همراه می دانند، از این منظر به اقتصادسنجی می نگرد و سعی دارد که جنبه کاربردی تر و، به زعم خودشان، کم خطر تر اقتصادسنجی را باز نمایی کند. بنابراین، این کتاب می تواند راهنمای جیبی یک محقق تجربی درباره ضروریات  اقتصادسنجی یک تحقیق باشد.
مهم ترین اقلام جعبه ابزار یک اقتصادسنج کاربردی به شرح زیر است:
۱- الگوهای رگرسیونی که برای کنترل متغیرهایی طراحی شده اند که ممکن است شناسایی اثر علّی مورد نظر (causal effect)  را مخدوش کنند.
۲- الگوهایی متغیرهای ابزاری (instrumental variables) برای تمییز آزمایش های واقعی (real experiments) از آزمایش های طبیعی (natural experiment).
۳- راهبردهایی از نوع تفاضل تفاوت (difference-in-difference) که از مشاهده های تکرار شونده استفاده می کنند تا اثر عوامل مشاهده نشده و از قلم افتاده (unobserved omitted variables) را لحاظ کنند.
استفاده کارساز از این تکنیک های اساسی نیازمند یک شالوده ی مفهومی قوی و نیز درکی عمیق از ظرایف استنباط آماری است. کتاب این هر دو جنبه ی اقتصادسنجی کاربردی را به طور استادانه یی پوشش داده است.
دیدگاه نویسندگان کتاب درباره ی این که در اقتصادسنجی کاربردی چه چیزی دارای اهمیت اساسی است از تحقیقات تجربی گسترده ی ایشان و سال ها تدریس و راهنمایی دانشجویان دکترا سرچشمه گرفته است و چنانکه ادعا شده است، این کتاب با در نظر گرفتن نیازهای یک دانشجوی دکترای اقتصاد به رشته تحریر درآمده است. با وجود این، این کتاب به راحتی می تواند مورد استفاده ی خوانندگان و محققانی از سایر رشته ها که نیاز مبرم به پاسخ های کاربردی مفید درباره انتخاب تکینک و تفسیر یافته های خود دارند، قرار گیرد؛  چرا که  ریزه کاری های کاربردی اقتصادسنجی تفاوت بنیادین با ریزه کاری های کاربردی سایر علوم اجتمائی ندارند. در واقع، هر آنکس که علاقمند به استفاده از داده در تحلیل سیاستگزاری های بخش عمومی است، مجبور به کاربری درست و هدفمند نتایج آماری است. بر این اساس، هر آنکس که علاقه مند است که استنباط مفیدی از دادهای مربوط به انسان ها داشته باشد، می تواند یک اقتصاد سنج کاربردی نامیده شود.
متون بسیاری هستند که به عنوان راهنمای روش های تحقیق مطرح اند و این کتاب نیز هم پوشانی هایی با آنها دارد. با وجود این، این کتابچه ی همراه از چندین منظر با یک متن  اقتصادسنجی متفاوت است: اول این که، نویسندگان کتاب معتقدند که با ارزش ترین تحقیق تجربی، تحقیقی است که از داده ها استفاده می کند تا به پرسش های علّی مشخصی پاسخ گوید و این پاسخ گویی می بایست در فضائی بدست آمده باشد که شرایط آزمایشگاهی تصادفی (randomized clinical trial) را شبیه سازی کند. این دیدگاه است که رویکرد نویسندگان به اغلب پرسش های تجربی را شکل می دهد. اما، در غیاب یک آزمایش واقعی (real experiment)، محققان به دنبال مقایسه های به خوبی کنترل شده یا شبه آزمایش های طبیعی (natural quasi-experiments) هستند.  هر چند که در بررسی هر پرسش، شبه آزمایش های متنوعی می توانند مورد نظر باشند، اما روش های  اقتصادسنجی مورد استفاده درهمه موارد همیشه نسبتا ساده است. این گونه است که این کتاب کوچک است؛ چون در مقایسه با متون رایج اقتصادسنجی متمرکزتر است، بر مفاهیم بنیادین و ابزارهای آماری ساده تاکید می کند، و اغلب آن ها را در قالب مثال های متعدد نشان می دهد.
تمایز دوم این کتاب در برخورد سهل و ممتنع آن با مسایل است. اغلب متون اقتصادسنجی، الگوهای اقتصادسنجی را بسیار جدی انگاشته و آنها را وحی منزل می دانند.  این کتاب اما توجه ویژه یی به شکست فروض کلاسیک شناخته شده نظیر هم خطی (co-linearity) و واریانس همسانی (homoskedasticity) دارد. اما در عین این که یک رویکرد متساهل و کمتر ملّانقطی اتحاذ شده است، در جای جایِ این کتاب اخطارهایی نیز در این مورد  داده شده است. در واقع، اصل اساسی که شالوده ی مباحث این کتاب است، این طرز تفکر است که تقریبا همیشه برآوردها دارای تفسیرهای ساده اند؛ تفسیرهایی که اساسا کمتر از انتخاب مدل ناشی می شوند. پس اگر برآوردهای شما برآوردهایی نیستند که می خواهید، ایراد از اقتصادسنج است نه از اقتصادسنجی! یک مثال برجسته در این مورد، رگرسیون خطی است که اطلاعات مفیدی را درباره ی تابع میانگین مشروط (conditional mean function) ارائه می دهد، فارغ از این که شکل این تابع به چه صورت است. به همین ترتیب، روش های متغیرهای ابزاری یک اثر علّی میانگین را برای یک جمعیتِ خوش تعریف برآورد می کنند؛ حتی اگر متغیر ابزاری مورد استفاده بر هیچ یک از افراد جمعیت مورد استفاده اثر نکند. استحکام (robustness) مفهومی ابزارهای اساسی اقتصادسنجی را بسیاری از محققان به طور شهودی دریافته اند، اما نظریه ایی که در پس پرده ی این استحکام نهفته است، در کمتر متنی نشان داده شده است.
این کتابچه ی همراه، از این نظر که نگرانی چندانی بابت کارائی مجانبی (asymptotic efficiency) ندارد نیز از اغلب متون  اقتصادسنجی متمایز است. درعوض، اغلب مباحث مربوط به استنباط درباره ی نمونه های کوچک هستند.
پیش نیاز عمده ی درک محتویات کتاب شناخت ابتدایی از آمار و احتمالات است. به ویژه، خواننده ها باید بتوانند به راحتی بتوانند از ابزارهای مقدماتی استنباط آماری مانند آماره ی t  و انحراف استاندارد استفاده کنند. آشنائی با مفاهیم پایه یی احتمالات همچون امید ریاضی نیز مفید است، اما پیچیدگی های ریاضی غیر ضروری مورد نیاز نیست. بر خلاف بسیاری از متون سطح بالای اقتصادسنجی، از جبر خطی ساده در این کتاب استفاد شده است. به همین دلیل است که این کتابچه ی همراه، در مقایسه با کتاب های رقیب، به راحتی قابل خواندن است.
در نهایت، باید گفت که نام کتاب از سری کتاب های شعف انگیز داگلاس آدامز (راهنمای یک مسافر میان جاده به کهکشان The Hitchhiker’s Guide to Galaxy و کم خطرتر Mostly Harmless) که نویسندگان کتاب تحت تاثیر آنها بوده اند، الهام گرفته شده است.
۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ فروردين ۸۹ ، ۱۸:۵۰
حسین عباسی

سیاست جمعیتی بی اثر

شنبه, ۲۸ فروردين ۱۳۸۹، ۱۰:۳۵ ب.ظ
آیا برنامۀ دولت برای دادن یک میلیون تومان به هر کودک از سال جدید باعث افزایش قابل توجه جمعیت در ایران می شود؟ پاسخ من منفی است.
برای بررسی اثر این سیاست باید نگاهی بیاندازیم به عواملی که تعیین کنندۀ جمعیت یک کشور و رشد آن هستند.
در دوران قبل از پیشرفتهای اقتصادی قرن اخیر، یعنی تا قبل از حدود 200 سال پیش در کشورهای صنعتی و 100 سال پیش در ایران، جمعیت کشورها تابعی بود از میزان غذا و تکرر بیماریها و جنگها. جمعیت مناطقی که اکنون ایران نامیده می شود از سالهای حدود 900 تا 1300 شمسی، یعنی از ابتدای حکومت صفویه تا آخر حکومت قاجار، بین 6 تا 10 میلیون در نوسان بوده است. در این دوران، احتمال زنده ماندن کودکان کم بوده و مشکلی تحت عنوان جمعیت زیاد وجود نداشته است. افزایش سطح بهداشت و افزایش غذا در اوایل قرن باعث افزایش جمعیت ایران شد. با ادامۀ افزایش جمعیت، در دهۀ پنجاه مسئلۀ کنترل جمعیت نیز مطرح شد.
دولت بعد از انقلاب در ابتدا سیاستهای کنترل جمعیت را کنار گذاشت ولی از اواسط دهۀ شصت با مشاهدۀ رشد زیاد جمعیت دوباره به آنها روی آورد. رشد جمعیت در ایران در سالهای دهۀ 70 کاهش یافت. جمعیت شناسان و پزشکان معتقدند که افزایش جمعیت در اواخر دهۀ 50 و اوایل 60 و نیز کاهش آن در سالهای بعد ناشی از سیاستهای "جمعیتی" دولت بوده است. اقتصاد دانان معتقدند که سیاستهای "جمعیتی" اثر کمی بر تصمیمات خانوارها داشته است و این سیاستهای "اقتصادی" دولت بوده که باعث افزایش اولیۀ جمعیت و کاهش بعدی آن شده است. یکی از دلایل اقتصاد دانان این است که افزایش جمعیت در ایران از بعد از انقلاب شروع نشد، بلکه از سالهای 1355 شروع شد، یعنی از زمانی که دولت توانست به اتکای پول نفت یارانۀ گسترده پرداخت کند. این سیاستهای اقتصادی در دهۀ اول انقلاب هم ادامه یافت و باعث افزایش جمعیت شد.
با تغییر سیاستها و نیز با تغییراتی که در خصوصیات اقتصادی و اجتماعی خانوارها ایجاد شد، رشد جمعیت کاهش یافت و در حوالی سالهای 1380 به پایینترین حد خود یعنی زیر 1.5 درصد رسید. در سالهای اخیر ترکیب همین عوامل با عوامل جمعیتی باعث افزایش مجدد رشد جمعیت شده است.
رشد جمعیت را می توان ناشی از دو عامل دانست. یکم: تعداد خانوارهایی که در شرایط بچه دار شدن قرار دارند. دوم: نحوۀ تصمیم گیری خانوارها در مورد بچه دار شدن.
عامل اول عاملی جمعیتی است. تعداد زیادی بچه در دهۀ 55 تا 65 به دنیا آمدند. این افراد در دهۀ اخیر به سن ازدواج و بچه دار شدن رسیده اند و باعث افزایش رشد جمعیت تا حد 1.7 درصد در سالهای اخیر شده اند.
عامل دوم مجموعۀ متغیرهایی را در بر می گیرد که تصمیم گیری خانوار در مورد بچه را متاثر می کند. تحصیلات مردان و مهمتر از آن تحصیلات زنان از جملۀ مهمترین این عوامل است. زنان تحصیل کرده دیرتر ازدواج می کنند و در نتیجه بازۀ زمانی بچه دار شدن برای آنها، نسبت به زنانی که زود ازدواج می کنند، کم است. بعلاوه زنان تحصیل کرده با احتمال بیشتری وارد بازار کار می شوند که باعث می شود هزینۀ فرصت بچه دار شدن برای آنها بیشتر باشد. در نتیجه تعداد بچه برای هر زن کاهش می یابد. همچنین زنان تحصیل کرده گزینه های بیشتری در پیش رو دارند که به نوبۀ خود باعث افزایش هزینۀ فرصت بچه می شود.
شرایط اقتصادی جامعه نیز تصمیم خانواده ها را برای بچه دار شدن متاثر می کند. در ایران، همانند بسیاری از کشورهای دیگر، سرمایه گذاری بر روی تحصیلات از پربازده ترین سرمایه گذاریهای در دسترس عموم محسوب می شود. این سرمایه گذاری نسبت به سرمایه گذاریهای فیزیکی ریسک کمتری دارد و گزینۀ مناسبتری برای خانوارهای دارای درآمد پایین و متوسط است. تحصیلات همچنین درآمد بیشتری را در آیندۀ بچه ها تامین می کند. در نتیجه خانواده ها، که درصدد تضمین درآمد بیشتر دائمی برای فرزندان خود هستند، کمیت بچه را به نفع کیفیت بچه کاهش می دهند.
آیا پرداخت یک میلیون تومان به هر بچه، با این شرط که به مدت 18 سال نتوان به آن دست زد، می تواند این عوامل را به مقدار قابل توجهی تغییر دهد؟ به احتمال زیاد پاسخ منفی است.
توجه به این نکته هم مفید است که دولت ایران تصمیمات مشابه زیادی گرفته که بسیاری از آنها با واقعیات اقتصاد ایران سازگاری ندارند. محدودیتهای مالی دولت که باعث می شود دولت در بسیاری از پرداختها با مشکل مواجه شود، واقعیت پنهانی نیست. دولت در سیاستهای اقتصادی، که همواره باید با مطالعات گسترده و حزم و احتیاط علمی همراه باشد، بسیار متهورانه عمل کرده است. سیاستهای داخلی و خارجی دولت بسیار پر ریسک است. تمامی این عوامل باعث می شود که سیاستهای دولت "کوتاه مدت" ارزیابی شود.
خانواده ها تصمیم مهمی مانند بچه دار شدن را بر مبنای متغیرهای بنیادی که به برخی از آنها در بالا اشاره کردم میگیرند. این تصمیمات با سیاستهایی که تضمین اجرایی در بلند مدت ندارند، تغییر نمی کنند. این سیاست، در صورت اجرا، حداکثر جابجایی اندکی در زمان بندی خانواده ها برای بچه دار شدن ایجاد می کند که آنان را قادر به استفادۀ حداکثری از این سیاستها می کند.
[حاشیه: کدوم برنامۀ دولت تونسته رفتار مردم رو عوض کنه که این برنامه بتونه؟]
۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ فروردين ۸۹ ، ۲۲:۳۵
حسین عباسی

حساب صندوق آتیه

دوشنبه, ۲۳ فروردين ۱۳۸۹، ۰۸:۴۸ ق.ظ
دولت ایران اعلام کرده است که بنا است برای هر نوزادی که از سال 1389 به بعد به دنیا می آید حسابی، به نام حساب صندوق آتیه، باز شود و یک میلیون تومان به این حساب واریز شود. در سالهای بعد، دولت 100 هزار تومان به این حساب خواهد افزود. دولت از والدین کودکان "خواسته است" که ماهانه 20 هزار تومان به آن بیافزایند. این حساب تا وقتی که فرد به 18 سالگی برسد دست نخورده باقی خواهد ماند. در نهایت، مبالغ موجود در این حساب منبع مالی برای هزینه های ازدواج، مسکن، و اشتغال خواهد بود.
طراحی کنونی این حساب دارای مشکلات متعددی است که موفقیت آن را با تردید روبرو می کند.
طرحهایی که یارانه به بچه ها را در بر دارند، معمولاً به دو دلیل طراحی می شوند: نخست، تشویق به بچه دار شدن، که به نظر نمی رسد هدف این طرح باشد. این طرح دو بچۀ اول خانواده را در بر می گیرد. انگیزۀ خانواده ها در مورد بچۀ اول تا حد بسیار بالایی و در مورد بچۀ دوم تا حد تقریباً زیادی انگیزه های غیر مالی است. بنابراین این طرح در صورت طراحی دقیق تر فقط احتمال بچۀ دوم را در برخی خانواده ها افزایش می دهد که چندان قابل توجه نیست [نرخ رشد در ایران به سرعت کاهش یافته است و این کاهش ممکن است ادامه داشته باشد. در صورتی که تعداد بچه های هر خانواده به طور متوسط زیر دو بچه باشد، باید بر روی سیاستهای افزایش رشد جمعیت هم فکر شود. در حال حاضر این امر ضروری به نظر نمی رسد.]
دلیل دوم برای پرداخت یارانۀ مستقیم به بچه ها تامین مالی آیندۀ آنها است. به نظر می رسد که هدف این طرح را باید در این حوزه جستجو کرد. اینکه کودکان مستقیماً بخشی از درآمدهای کشور را صاحب شوند دارای مزایایی است. مهمترین آنها تضمین حداقلی از سرمایه برای آنان در سن جوانی است.
طرح ارائه شده دارای نقاط مبهم و نقاط منفی زیادی است که برای رسیدن به اهداف منظور نظر طراحان باید به این نقاط توجه شود [اطلاعات در دسترس از این طرح هم مانند بسیاری از طرحهای دیگر دولت در حد چند جملۀ غیر کارشناسی است. این امکان وجود دارد که این طرح در همین حد باقی بماند و هیچگاه عملی نشود. ولی با توجه به رویۀ سالهای اخیر دولت در عدم انتشار مدارک کارشناسی، کاملاً ممکن است که دولت دست به اجرای آن بزند. بنابراین بحث کارشناسی دربارۀ آن مفید است.]
بهترین قالبی که این نوع یارانه های دولتی به کودکان می تواند داشته باشد، حالتی است که انگیزۀ خانواده را برای سرمایه گذاری افزایش دهد. مثلاً اگر خانوار ماهی مثلاً بیست هزار تومان در حساب خاصی برای بچه اش سرمایه گذاری کند، دولت علاوه بر تضمین نرخ بهره ای حداقل معادل نرخ تورم، مبلغی مثلاً معادل 10 هزار تومان به این حساب می افزاید (روشن است که این ارقام صوری است و ارقام واقعی باید با توجه به متغیرهایی مثل توانایی دولت و میزان بهینۀ لازم برای اهداف طرح محاسبه شوند.) در نهایت این مبالغ صرف هزینه های مشخص و از پیش تعیین شده ای می شود. حسابهایی که در برخی از کشورهای توسعه یافته برای تامین هزینه های دانشگاه جوانان تشکیل می شوند، در این قالب هستند.
اولین مسئله ای که توجه به آن در طرح کنونی ضروری است، هزینه های آن است. هزینه هایی که این طرح بر دولت تحمیل خواهد کرد در سال اول در حدود بیش از یک هزار میلیارد تومان خواهد بود که کاملاً قابل توجه است. با توجه به احتمال وجود کسری بودجه در سال اخیر، به دلیل کاهش قیمت نفت و افزایش هزینه های دولت، اجرای طرح محل تردید است. واریز سالانۀ رقمی به هر حساب نیز بار مالی آن را برای سالهای آینده به طور مضاعف زیاد می کند و لذا امکان اجرای کامل آن را در بلند مدت مشکل می کند.
مسئلۀ دوم عدم وجود انگیزه برای خانواده ها برای مشارکت است. خانواده ها به صرف "خواهش" دولت پول در این حساب واریز نخواهند کرد. بویژه اگر در مورد بسیاری از جزئیات آن نامطمئن باشند. به عنوان مثال اگر نرخ بهرۀ این حساب زیر نرخ بهره ای باشد که خانواده ها می توانند در جای دیگر کسب کنند، (مثلاً سرمایه گذاری در تحصیلات بهتر یا خرید یک آپارتمان، کاری که بسیاری از خانواده ها می کنند،) خانواده ها تمایلی به مشارکت نخواهند داشت. سرمایه گذاری در حسابی نامطمئن با توجه به اینکه تا 18 سال نمی توان از آن برداشت کرد، تصمیمی نیست که بسیاری از خانوارها حاضر به انجام آن باشند. در این صورت این حساب نوعی حساب دولتی خواهد بود و مانند بسیاری از سایر حسابها نقش اقتصادی مؤثری نخواهد داشت.
مسئلۀ نهایی مشکلات ناشی از دراز مدت بودن این برنامه است. این طرح، برای اینکه با موفقیت اجرا شود، باید حمایت دولتهای بعدی را داشته باشد. تغییر نحوۀ نگرش به برنامه های اقتصادی در دولتهای ایران بسیار گسترده بوده است. دلیلی ندارد که این تغییرات در آینده کمتر از گذشته باشد. بنابراین طرح مورد بحث باید به نوعی طراحی شود که اجماعی در مورد کلیات آن، حداقل بین گروههای سیاسی و بدنۀ کارشناسی حاضر، وجود داشته باشد. در غیر این صورت دولت بعدی طرح را متوقف خواهد کرد و یا تغییراتی اساسی در آن خواهد داد. در هر دو حالت، نتیجه کاهش اعتماد مردم به طرحهای بلند مدت دولت خواهد بود که اجرای طرحهای دیگر را هم به مشکل مواجه خواهد کرد.
۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ فروردين ۸۹ ، ۰۸:۴۸
حسین عباسی

اقتصاد گردشگری و نقش دولت

دوشنبه, ۱۶ فروردين ۱۳۸۹، ۰۷:۱۱ ق.ظ
با وجود تقاضای زیاد برای خدمات گردشگری در ایران، امکانات کمّی و کیفی در این بخش بسیار نازل است. دلیل این امر را می توان در دخالتهای گستردۀ دولت جستجو کرد.
طبق گفتۀ رئیس ستاد تسهیلات سفرهای کشور، در 16 روز تعطیلات عید حدود 120 میلیون نفر-سفر انجام شده است. (با توجه به جمعیت 75 میلیونی ایران این رقم کمی عجیب به نظر می رسد. می توان حدس زد که هر نفر-سفر بر مبنای جابجایی یک فرد بین دو شهر تعریف شده است. به این ترتیب فردی که در طول این تعطیلات در پنج شهر اقامت کرده است، در آمار پنج نفر-سفر محسوب می شود.) این حجم بزرگ گردشگری در ایران زمینۀ بسیار خوبی برای شکل گیری این صنعت و ایجاد درآمد برای بسیاری از افراد، بخصوص در مناطق دور از مرکز، است. جوان بودن جمعیت ایران از جملۀ عواملی است که رواج گردشگری را باعث می شود. بنابراین تقاضا برای آن تقاضای مقطعی نیست.
صنعت گردشگری و هتلداری در ایران به دلایل متعدد بسیار کمتر از میزان بالقوه اش گسترش داشته است. آمار استفاده از هتلها بیانگر این امر است.
آمار ثبت شدۀ اقامت در این مسافرتها، طبق گفتۀ مسئول فوق، نشان می دهد که حدود چهل میلیون نفر-شب اقامت وجود داشته است. با توجه به اینکه تمامی اقامتها ثبت نمی شوند، احتمالاً آمار واقعی تقاضا برای محل اقامت بیش از این است. از این تعداد اقامتها فقط شش درصد آنها در هتلها، هتل آپارتمانها، و مهمانپذیرها بوده است. چادرهای اقامتی، مدارس، زائر سراها و حسینیه ها، کمپینگها، و منازل استیجاری با پوشش دادن 35 درصد تا 11 درصد تقاضا برای مکان اقامت همگی نقش بیشتری از هتل ها داشته اند.
این آمار نشان می دهد که هتلها، که طبق تعریف برای خدمت دهی به مسافران ساخته می شوند، کمترین نقش را در این امر دارند. مدارس، حسینیه ها و چادرها محلهای مناسبی برای اسکان مسافران نیستند. این مراکز نه امکانات لازم را دارند و نه رفاه لازم را فراهم می کنند. استفادۀ از آنها از روی ناچاری و به دلیل عدم در دسترس بودن هتل با قیمت مناسب است.
نقش صنعت هتلداری در تولید کشور بسیار ناچیز است. دو بخش رستوران و هتل کمتر از 0.4 درصد تولید کشور را تولید می کنند. (این آمار مربوط به حسابهای ملی سال 1386 است). من آمار تفکیکی هتل و رستوران را ندارم ولی به نظر نمی رسد که سهم رستوران از این 0.4 درصد ناچیز باشد. اگر سیاستهای درست در این زمینه اتخاذ شود و تقاضاهای موجود و نیز تقاضاهایی که به دلیل عدم وجود امکانات مناسب در حال حاضر دیده نمی شوند به بخش هتلداری منتقل شود می توان شاهد رشد بسیار سریع این بخش بود.
به نظر من دخالت دولت در این صنعت مهمترین عامل ایجاد این مشکل است. دو مسئله در این رابطه به ذهن من می رسد.
اولین مسئله عدم سرمایه گذاری بخش خصوصی در هتل سازی است. دولت مالیاتهای سنگینی به هنگام ساخت و ساز می گیرد. شخصاً چندین هتل نیمه ساخته را به خاطر دارم که گفته می شد به دلیل تقاضای مالیات بالا برای ساخت، نیمه کاره رها شده بود. اگر دولت این مالیاتها را کاهش دهد می تواند کمک بزرگی به گسترش این بخش بکند.
مسئلۀ مهمتر که هم انگیزۀ ساخت هتل را کم می کند و هم استفاده از هتلهای موجود را با مشکل مواجه می کند، دخالت دولت در تعیین قیمت برای هتلها است. تا جائیکه من اطلاع دارم، قیمت هتلها توسط دولت دیکته می شود. این قیمت بر مبنای درجۀ هتل تعیین می شود و در تمام طول سال ثابت است (اگر اشتباه می کنم تصحیح کنید.) در حالیکه تقاضای هتل در زمانهای مختلف بسیار متفاوت است. هتل داری در واقع به معنای استفادۀ حداکثر از این نوسانات است. هتل داران با پیشنهاد قیمتهای متفاوت به گروههای درآمدی مختلف و نیز در زمانهای مختلف از سال و حتی هفته می توانند گسترۀ بزرگی از مشتریان را پوشش دهند. آزادی قیمت گذاری همچنین امکان رقابت قیمتی برای کسب مشتری را فراهم می کند که باعث کاهش قیمت و افزایش کیفیت خدمات می شود.
در نهایت، هم هتل به قیمت مناسب در دسترس مسافران قرار می گیرد و هم هتل داران درآمد کسب می کنند. این درآمد باعث افزایش انگیزۀ سرمایه گذاری در این صنعت می شود. به این ترتیب رفاه مسافران داخلی افزایش می یابد و نیز زمینه برای جذب گردشگران خارجی، که معمولاً تقاضای خدمات با کیفیت بالا دارند، فراهم می شود.
۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ فروردين ۸۹ ، ۰۷:۱۱
حسین عباسی

نگرش اقتصادی به اعتیاد

دوشنبه, ۹ فروردين ۱۳۸۹، ۰۵:۱۴ ق.ظ
در خبرها آمده بود که قرار است که وزارت بهداشت شربتهای محتوی تریاک را میان معتادان به مواد مخدر توزیع کند. این سیاست، هر چند ممکن است دارای مشکلاتی هم باشد، یکی از مؤثرترین راههای کنترل هزینه های اجتماعی اعتیاد به مواد مخدر است.
مصرف مواد مخدر، مانند هر کالای دیگر، دارای فواید و مضراتی است. فایدۀ آن، مانند هر کالای دیگر، لذتی است که مصرف کننده می برد. این فایده نباید نادیده گرفته شود چرا که بیولوژی موجودات زنده آن را ایجاب می کند. مصرف کالاها فقط در صورتی باید محدود یا ممنوع شود که هزینه های آن، بویژه هزینه های اجتماعی آن، بالا باشد. (مصرف کالاهایی که توسط مذاهب ممنوع شده اند در این بحث جای نمی گیرند، مگر اینکه افرادِ معتقد به آن به استنادِ مضرات و نه به استنادِ فرامین مذهبی ممنوعیت آن را باور داشته باشند.) ممنوع کردن مصرف کالاهایی که هزینه های خصوصی بالا دارند چندان معنی دار نیست، چرا که افراد خود به خود از مصرف آن اجتناب می کنند (به عنوان نمونه ممنوعیت مصرف آرسنیک یا اسید سولفوریک امری بیهوده است.)
مواد مخدر هزینه های اجتماعی بالایی دارند. این هزینه های اجتماعی به دلیل امکان اعتیاد می تواند بسیار بالاتر از کالاهای دیگر باشند.
اولین نوع این هزینه ها هزینه های مستقیم آن است. مواد مخدر می تواند بخش بزرگی از درآمد خانواده ها، بویژه خانواده های فقیر، را جذب کند. در این صورت مصرف خانوار از کالاهای دیگر مانند غذا، کالاهای رفاهی و تحصیلات کاهش می یابد. این امر سلامت افراد خانواده و نیز آیندۀ اعضای آن را به خطر می اندازد.
نوع دوم هزینه ها کاهش سلامت فرد است که علاوه بر تحمیل هزینه های درمان باعث کاهش کارایی اقتصادی می شود. کاهش سلامت همچنین هزینه های اجتماعی در قالب اثر منفی بر سلامت و نیز کارایی اطرافیان دارد. این چنین هزینه هایی در مصرف بسیاری از کالاهای معمولی نیز دیده می شود. بسیاری از غذاهای چرب و شیرین می توانند اثر مشابه بر سلامت داشته باشند.
بازار مواد مخدر ویژگیهایی دارد که سبب می شود هزینه های اجتماعی آن در مقایسه با سایر کالاها تشدید شوذد.
یکم، بازار مواد مخدر بازاری غیر رسمی است، لذا امکان کنترل کیفیت کالا وجود ندارد. هر چند تکرر مبادله بین فروشنده و خریدار می تواند تا حدودی بازدارندۀ ارائۀ کالای خیلی بی کیفیت شود، ولی امکان آن را صفر نمی کند. بعلاوه وقتی که تعداد زیادی فروشنده و خریدار در بازار باشند ( که ویژگی بازار مواد مخدر ایران است) امکان مبادلات تصادفی بیشتر می شود و انگیزۀ ارائۀ کالای بی کیفیت بیشتر می شود. کالای بی کیفیت در مورد مواد مخدر می تواند بسیار خطرناک باشد و صدمات جبران ناپذیر به سلامت مصرف کننده وارد کند.
دوم، برخی از مصرف کنندگان این انگیزه را دارند که برای تامین هزینه های مواد به عنوان توزیع کننده وارد بازار شوند. این افراد انگیزۀ قوی دارند که با جذب افراد جدید، بازار انحصاری خود را ایجاد کنند. انواع شیوه های بازار یابی به کار گرفته می شود که کاهش قیمت برای مصرف کنندگان تازه وارد از مهمترین آنها است.
حال این دو ویژگی را با هم در نظر بگیرید. نوجوانان و جوانان آسیب پذیرترین گروهها در بازاری با این ویژگیها خواهند بود. آنها با احتمال بیشتری از دیگران متاثر می شوند و نیز توانایی کمتری در تشخیص کیفیت کالا دارند. هزینه های اجتماعی اعتیاد نوجوانان و جوانان برای جامعه بسیار بالاست.
ایران از جملۀ کشورهایی است که بیشترین سرانۀ اعتیاد به مواد مخدر را دارد. آمار رسمی و غیر رسمی رقمی از دو میلیون تا 4 میلیون مصرف کنندۀ دائمی و تفننی را نشان می دهند که 3 تا 6 درصد افراد جامعه را نشان می دهد. این ارقام احتمالاً کف تعداد مصرف کنندگان را نشان می دهد. اگر مصرف کنندگان مواد روانگردان و مواد شبه مخدر را هم به این گروه بیافزاییم، این رقم می تواند تا نزدیک ده درصد افزایش یابد. ارقام بالاتر از دو درصد برای اعتیاد حالت بحرانی قلمداد می شود. روشهایی که اعتیاد را جرم تلقی می کند تاکنون نتوانسته است که این سرانه را کاهش دهد.
توزیع شربت تریاک توسط شبکۀ رسمی داروی کشور قطعاً راهی برای حل کامل این مشکل نیست، ولی می تواند از بسیاری از هزینه های اجتماعی آن جلوگیری کند. کاهش وابستگی مطلق مصرف کنندگان به شبکۀ غیر رسمی، کاهش مخاطرات ناشی از مواد بی کیفیت و خطرناک، و کنترل نسبی نوع مواد مصرفی از جملۀ منافع سیاست جدید است. اگر این سیاست ادامه دار باشد و با سیاستهای مکمل همراه باشد در دراز مدت می تواند در کاهش اعتیاد به مواد مخدر خطر آفرین مؤثر باشد.
از دیدگاه اقتصادی مؤثرترین راه کاهش هزینه های مصرف کالاهایی که هزینۀ اجتماعی بالا و نیز تقاضای بالا دارند منع آنها نیست. در این موارد سه گانۀ قانونی کردن-تنظیم بازار-مالیات پیشنهاد شده است. هر چند موانع سیاسی و اجتماعی متعددی مانع از اجرای این سیاستها می شود، و به همین دلیل در بسیاری از موارد روشهای سنتی به کار گرفته می شود، تجربۀ محدود برخی از کشورها بخصوص کشورهای اروپای شمالی نشان می دهد که این سیاست در مورد بازار مواد مخدر در ایران می تواند مؤثر باشد.
[بی تردید بازار مواد مخدر دارای ویژگیهای دیگری است که آن را از بازارهای دیگر متمایز می کند. اگر موارد دیگری را می شناسید ممنون می شوم که در بخش نظرات توضیح دهید]
۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ فروردين ۸۹ ، ۰۵:۱۴
حسین عباسی

بازار رقابتی برای "نامه" به احمدی نژاد

پنجشنبه, ۵ فروردين ۱۳۸۹، ۱۱:۱۱ ب.ظ
حالا که ایام عید است و دید بازدید، جدی نوشتن و جدی خواندن چندان حال نمی دهد و باید به دنبال خبرهای با مزه گشت. در اطراف خبرها که بگردی همیشه می توانی از این خبرها پیدا کنی. یکی از این خبرها را در این سایت دیدم.
داستان از این قرار است که وقتی مسئولی به جایی سفر می کند همیشه عده ای، نامه به دست، منتظر می مانند بلکه بتوانند با عنایت آن مسئول گره ای از کار خود بگشایند. این نامه نگاری ها در سفرهای احمدی نژاد بیشتر است چرا که نامه ها بازده بیشتری دارند. بنا به گفتۀ این سایت، می توان نامه داد و مبالغی از 50 هزار تومان تا چند میلیون تومان پول گرفت. بلافاصله عده ای  متوجه شده اند که تقاضا برای "نامه" در میان مردم بالا رفته است. بنابراین به تولید "نامه" پرداخته اند. نامه ها به قیمت هزار تومان فروخته شده است.
به این ترتیب بازار نامه ایجاد شده است که، با توجه به آسانی ورود و خروج و همگنی تقریبی محصول، بازاری کمابیش رقابتی است. همچنین احتمالاً قیمت نامه ها، در حد هزینۀ فرصت تولید کننده ها است.
می توانم سناریوهای خنده دار زیادی را تصور کنم. یادتان هست هندوانه فروشها چطور با داد و فریاد مشتری جذب می کردند؟ حالا فکر کنید که از دو ساعت قبل از بازدید، این تولید کننده ها توی خیابان راه افتاده اند و داد میزنند "نامه دارم نامه، تایپ شده و آماده، تضمینی، یه میلیون تومان رو شاخشه".  بگیر و برو همین خط را!
ما اقتصاد خوانده ها به این تولید کنندگان نامه "کار آفرین" می گوییم. در مطبوعات و مجامع سیاسی ایران آنها را "فرصت طلب" و "سود جو" و "خون مردم در شیشه کن!" می گویند. اسمشان را هر چی بگذاریم نقششان در ایجاد این موقعیت پست مدرن از نقش آنهایی که نامه را با ارزش کرده اند، کمتر است. همین آدمها در یک اقتصاد درست و حسابی دارند تولید درست و حسابی می کنند.
۹ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ فروردين ۸۹ ، ۲۳:۱۱
حسین عباسی