برجام و رشد اقتصادی
نوشته ای در بارۀ برجام و رشد اقتصادی برای تجارت فردا شمارۀ 204
پروندۀ ویژۀ شمارۀ 203 تجارت فردا به رابطۀ برجام و رشد اقتصادی میپردازد. این رابطه، که به درستی رابطهای مثبت برآورد شده است بر دو فرض استوار است: نخست، رابطۀ مثبت بین پول نفت و رشد اقتصادی، دوم، افزایش پول نفت در پی توافق هستهای. مطالعات، از جمله مقالهای که در نشریه منتشر شده است، به درستی نشان میدهند که به طور تاریخی رشد اقتصاد ایران تا حد زیادی با پول نفتی که وارد اقتصاد ایران میشود همبستگی مثبت دارد. پول نفت مستقیماً تقاضای محصولات را افزایش میدهد و باعث رشد میشود. همچنین، پول نفت باعث میشود کالاهای اولیه و واسطهای به سهولت بیشتری وارد اقتصاد شود و هزینۀ تولید را کاهش دهد. همانطور که گفتوگوی منتشر شده اشاره میکند، توافق هستهای با برداشتن موانع فروش نفت و برقراری مجدد امکان مبادلات بینالمللی باعث مثبت شدن رشد اقتصادی می شود.
هر دو نوشته همچنین به درستی اشاره میکنند به اینکه این توافق رشد اقتصاد ایران را مثبت میکند ولی مشکلات اساسی اقتصاد ایران را حل نمیکند. این نکتهای است که من سعی میکند آن را به زبان دیگری بیان کنم.
به نظر میرسد پول نفت رشدی مثبت ولی سقف دار را در ایران ایجاد میکند، به این معنی که وجود آن در عین حالی که باعث رشدی بی رمق میشود، از رشد بالای اقتصادی هم جلوگیری میکند. پول نفت در ایران نقش آب باریکهای را بازی میکند که به واسطۀ آن میتوان امورات را گذراند و رشد متوسط بلند مدت حدود سه-چهار درصدی را داشت. این البته شامل دورههای رشد پایین ناشی از شوکهای منفی مانند جنگ و تحریم و دورههای رشد بالا مانند سالهای بعد از جنگ و نیمۀ دوم دهۀ هفتاد است. اقتصاد ایران با این نرخ رشد بلند مدت میتواند به عنوان یک کشور متوسط در جهان باقی بماند، به این معنا که نه میتواند مانند کشورهای شرق آسیا و چین جایگاه خود را از کشوری فقیر یا متوسط به کشوری متوسط یا ثروتمند تغییر دهد، و نه مانند زیمبابوه در مشکلات بیاندازه بزرگ غرق شود.
اگر ایران پول نفت را از دست بدهد، اتفاقی که با بیشترین احتمال میافتد، آنچنان که افتاد، این است که در گذران امور دچار مشکل میشود. دولت بودجۀ لازم برای خرید کالا و خدمات ندارد، نمیتواند سرمایهگذاری کند، و در پرداخت سوبسیدها دچار مشکل میشود. در نتیجه رشد اقتصادی کاهش مییابد. بازگشت پول نفت به اقتصاد ایران سبب بازگشت امور به روال معمول می شود و رشد بی رمق اقتصاد را احیا میکند.
اما اینکه مشکلات اساسی اقتصاد ایران را حل نمیکند هم کمابیش مسئلهای شناخته شده است. پول نفت با کاهش احتمال اصلاح ساختار اقتصاد (اصلاح ساختار را به معنای رقابتی کردن تولید و در نتیجه استفادۀ بهتر از منابع موجود میگیرم) و نیز با کاهش رقابت پذیری در مقابل رقبای خارجی، اقتصاد ایران را در نقطۀ تعادل نرخ رشد پایین قرار میدهد. این پول سبب شده است که دولت همیشه راهحلهای مقطعی در مقابله با مشکلات را در دست داشته باشد و در نتیجه دست به جراحیهای دردناک در اقتصاد نزند. برای مثال قیمت بنزین را در نظر بگیرید. همه می دانیم که سوزاندن بنزین سوبسیدی توسط اقشار پر درآمدتر جامعه به معنای پرداخت پول به این اقشار برای ضرر رساندن به همگان و بیش از همه به اقشار کمدرآمد است. با این وجود، اصلاح قیمتی لازم صورت نمیگیرد چرا که پول نفت امکان ادامۀ سیاست نادرست برای پرهیز از مخالفت مردم را فراهم می سازد. به همین دلیل است که با جرات میتوان گفت با شرایط کنونی ساختار اقتصاد ایران، نرخ رشدهای بالاتر از پنج-شش درصد اصولاً دست نایافتنی است چرا که شرط اولیۀ آن که افزایش کارآمدی اقتصادی است به واسطۀ حضور رانت نفت منتفی میشود.
این نکته که نفت اقتصاد ایران را از اصلاحات اساسی بازداشته است، نباید ما را به این ورطه بیاندازد که آرزوی قطع درآمد نفت را بکنیم. قطع درآمدهای نفتی ممکن است برخی از حساب و کتابها را زنده کند و برخی از ولنگاریهای مالی را کاهش دهد، ولی تجربه نشان داده است که تصمیمگیران را وادار به اتخاذ تصمیماتی که در بلند مدت درست هستند نمیکند. تصمیمگیران راهی پیدا میکنند که مانند داروی مسکّن از اثرات کوتاه مدت آن بکاهند و زمان را سپری کنند تا بتوانند باز به روشهای ناکارآمد قبلی باز گردند. مثال شناخته شده برای این امر هم این است که شرکتهای ایرانی در دوران تحریم توانستند در برخی عرصهها وارد شوند، ولی نتوانستند آنقدر کارآمد شوند که با رفع تحریمها بتوانند با شرکتهای خارجی شناخته شده رقابت کنند و وارد بازارهای جهانی یا حتی منطقهای شوند.
اما اینکه چگونه میتواند از این چرخه بیرون رفت داستان دیگری است که به کرات گفته شده است. اقتصاد رقابتی عملکرد مثبت خود را در نظر و عمل نشان داده است. اگر در ایران پیاده نمیشود مشکل را باید در اقتصاد سیاسی و انگیزهها و رفتارهای گروههای ذی نفع در میان مردم، دولت، و بیرون از دولت جستجو کرد. گفتوگوی مجله به درستی به رئوس برخی از مشکلات و راهحلهای مربوطه اشاره کرده است.