خوشه ها در قانون یارانه ها
دوشنبه, ۵ بهمن ۱۳۸۸، ۰۸:۲۲ ق.ظ
ارقامی که گفته شده است در تعیین خوشه ها استفاده می شوند از کجا آمده اند؟ تا چه حد می توان به درستی آنها اعتماد داشت؟ آیا این اقام دهکهای درآمدی را در ایران نشان می دهند؟
رئیس مرکز آمار رقم 80 هزار تومان و 130 هزارتومان را به عنوان درآمد سرانۀ ماهانۀ خوشه های اول و دوم اعلام کرده است. (این ارقام قاعدتاً بایستی مرز خوشه ها را معین کند و نه متوسط درآمد آنها را.)
من از گزارشهای بودجۀ خانوار سال 86 برای محاسبۀ گروههای درآمد سرانۀ خانوارهای روستایی و شهری استفاده کردم. با استفاده از نرخ رشد درآمدها برای سال 87 نسبت به 86، داده شده توسط مرکز آمار ایران، و نرخ رشد ده درصد برای مناطق شهری و پنج درصد برای مناطق روستایی برای سال 88 نسبت به 86 این ارقام را به ارقام سال 88 تبدیل کردم. (رشد درآمد در مناطق شهری برای سال 87 به 86 حدود 13 درصد و برای مناطق روستایی در حدود 3 درصد بوده است.) برای تبدیل درآمد به درآمد سرانه از اطلاعات بُعد خانوار برای سال 86 استفاده کردم. چون آمار خرد را نداشتم، نتوانستم محاسبات را با آمار ترکیبی مناطق شهری و روستایی انجام دهم. بنابراین به جای دهکهای کل کشور، دهکهای شهری و روستایی را با هم ترکیب کرده تا بیستک (!) درست کنم.
جدول زیر متوسط درآمد سرانۀ در این بیستکها را نشان می دهد. برای دیدن ارقام روی آن کلیک کنید. مثلاً این جدول نشان می دهد که پایین ترین گروه درآمدی کشور، دهک اول روستاییها ( Group 1-Rural) است که به طور متوسط درآمد سرانه ای معادل 35 هزار تومان در ماه دارد. ستون سوم درصد تجمعی خانوارها را نشان می دهد. خانوارهای روستایی 30 درصد جمعیت کشور و خانوارهای شهری 70 درصد را تشکیل می دهند. در نتیجه هر دهک روستایی 3 درصد و هر دهک شهری 7 درصد جمعیت را در خود دارد. (در نگارش اولیۀ این متن به این تفاوت درصدها توجه نکرده بودم. خوانندۀ تیزبینی به نام پاسپارتو در بخش دیدگاهها این را یادآور شد و مرا مدیون خویش ساخت.) چهل درصد پایین درآمدی، رنگ نارنجی، تقریباً هفت دهک روستایی و سه دهک شهری را شامل می شود و خوشۀ اول را می سازد. درآمد سرانۀ این افراد زیر 100 هزار تومان در ماه است.سی درصد وسط درآمدی، رنگ زرد، که تقریباً معادل خوشۀ دوم است تا دهک نهم روستایی و دهک ششم شهری را شامل می شود. درآمد سرانۀ ماهانۀ این خوشه بین 100 تا 170 هزار تومان است. سی درصد بالای درآمدی، رنگ سبز، تقریباً معادل خوشۀ سوم است و افرادی، عمدتاً از مناطق شهری را در بر می گیرد که درآمد سرانه ای بیش از 170 هزار تومان در ماه دارند. (توجه شود که این ارقام کاملاً تقریبی است. اگر اطلاعات خرد خانوارها در دسترس باشد می تواند به ارقام با درجۀ صحت بیشتر رسید.)
نکتۀ قابل توجه این است که اگر توزیع یارانه ها بر مبنای درآمد خانوار "نسبت به درآمد سایر خانواهای کشور" صورت بگیرد، تقریباً 90 درصد روستاییان باید یارانه دریافت کنند، درحالیکه فقط حدود شصت درصد افراد مناطق شهری در خوشه های اول و دوم قرار می گیرند. می توان با احتمال بالا پذیرفت که بیشتر افرادِ مناطق شهری که در خوشه های اول و دوم قرار می گیرند، در شهرهای کوچک قرار دارند. به این ترتیب احتمالاً درصد پایینی از افراد شهرهای بزرگ دارای شرایط دریافت یارانۀ نقدی هستند.
این ارقام می توانند توضیح دهند که چرا بسیاری از افراد که اطلاعات خود را در سایت مرکز آمار ایران دیده اند، از دیدن نتیجه شوکه شده اند. این افراد احتمالاً افراد خانوارهای متوسط شهری، بویژه در شهرهای بزرگ، هستند که هر چند مشکلات معیشتی زیادی دارند، ولی در مقایسه با روستائیان و افراد شهرهای کوچک از درآمد بیشتری برخودارند.

رئیس مرکز آمار رقم 80 هزار تومان و 130 هزارتومان را به عنوان درآمد سرانۀ ماهانۀ خوشه های اول و دوم اعلام کرده است. (این ارقام قاعدتاً بایستی مرز خوشه ها را معین کند و نه متوسط درآمد آنها را.)
من از گزارشهای بودجۀ خانوار سال 86 برای محاسبۀ گروههای درآمد سرانۀ خانوارهای روستایی و شهری استفاده کردم. با استفاده از نرخ رشد درآمدها برای سال 87 نسبت به 86، داده شده توسط مرکز آمار ایران، و نرخ رشد ده درصد برای مناطق شهری و پنج درصد برای مناطق روستایی برای سال 88 نسبت به 86 این ارقام را به ارقام سال 88 تبدیل کردم. (رشد درآمد در مناطق شهری برای سال 87 به 86 حدود 13 درصد و برای مناطق روستایی در حدود 3 درصد بوده است.) برای تبدیل درآمد به درآمد سرانه از اطلاعات بُعد خانوار برای سال 86 استفاده کردم. چون آمار خرد را نداشتم، نتوانستم محاسبات را با آمار ترکیبی مناطق شهری و روستایی انجام دهم. بنابراین به جای دهکهای کل کشور، دهکهای شهری و روستایی را با هم ترکیب کرده تا بیستک (!) درست کنم.
جدول زیر متوسط درآمد سرانۀ در این بیستکها را نشان می دهد. برای دیدن ارقام روی آن کلیک کنید. مثلاً این جدول نشان می دهد که پایین ترین گروه درآمدی کشور، دهک اول روستاییها ( Group 1-Rural) است که به طور متوسط درآمد سرانه ای معادل 35 هزار تومان در ماه دارد. ستون سوم درصد تجمعی خانوارها را نشان می دهد. خانوارهای روستایی 30 درصد جمعیت کشور و خانوارهای شهری 70 درصد را تشکیل می دهند. در نتیجه هر دهک روستایی 3 درصد و هر دهک شهری 7 درصد جمعیت را در خود دارد. (در نگارش اولیۀ این متن به این تفاوت درصدها توجه نکرده بودم. خوانندۀ تیزبینی به نام پاسپارتو در بخش دیدگاهها این را یادآور شد و مرا مدیون خویش ساخت.) چهل درصد پایین درآمدی، رنگ نارنجی، تقریباً هفت دهک روستایی و سه دهک شهری را شامل می شود و خوشۀ اول را می سازد. درآمد سرانۀ این افراد زیر 100 هزار تومان در ماه است.سی درصد وسط درآمدی، رنگ زرد، که تقریباً معادل خوشۀ دوم است تا دهک نهم روستایی و دهک ششم شهری را شامل می شود. درآمد سرانۀ ماهانۀ این خوشه بین 100 تا 170 هزار تومان است. سی درصد بالای درآمدی، رنگ سبز، تقریباً معادل خوشۀ سوم است و افرادی، عمدتاً از مناطق شهری را در بر می گیرد که درآمد سرانه ای بیش از 170 هزار تومان در ماه دارند. (توجه شود که این ارقام کاملاً تقریبی است. اگر اطلاعات خرد خانوارها در دسترس باشد می تواند به ارقام با درجۀ صحت بیشتر رسید.)
نکتۀ قابل توجه این است که اگر توزیع یارانه ها بر مبنای درآمد خانوار "نسبت به درآمد سایر خانواهای کشور" صورت بگیرد، تقریباً 90 درصد روستاییان باید یارانه دریافت کنند، درحالیکه فقط حدود شصت درصد افراد مناطق شهری در خوشه های اول و دوم قرار می گیرند. می توان با احتمال بالا پذیرفت که بیشتر افرادِ مناطق شهری که در خوشه های اول و دوم قرار می گیرند، در شهرهای کوچک قرار دارند. به این ترتیب احتمالاً درصد پایینی از افراد شهرهای بزرگ دارای شرایط دریافت یارانۀ نقدی هستند.
این ارقام می توانند توضیح دهند که چرا بسیاری از افراد که اطلاعات خود را در سایت مرکز آمار ایران دیده اند، از دیدن نتیجه شوکه شده اند. این افراد احتمالاً افراد خانوارهای متوسط شهری، بویژه در شهرهای بزرگ، هستند که هر چند مشکلات معیشتی زیادی دارند، ولی در مقایسه با روستائیان و افراد شهرهای کوچک از درآمد بیشتری برخودارند.
۸۸/۱۱/۰۵